کد مطلب:234521 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:166

پزشک نماها
پیش از آن كه امام علیه السلام رساله طلائی خود را به پایان برسانند.

مردم را از شر این قوم برحذر داشته اند و خطر وجود این قبیل پزشك نماها را یادآور می شوند.

مردمی كه مقام شامخ طب را حقیر می شمارند و به علم پزشكی اهمیت نمی دهند، اینان در تمام مراحل زندگی انسانها مانند انگلهای هولناك در هر نقطه ای از روی زمین بلای جان مردم بوده اند و از نادانی و حماقت مردم سود برده اند و یا این كه شهوت حماقت خود را با قیمت جان انسانهای دیگر تسكین داده اند.

مسلم است كسانی كه به این قبیل پزشك نماها اعتماد می كنند، ناخودآگاه شیشه عمر خود را به دست آن ناشیان می سپارند و مسئول خود آنها هستند.

البته مسئله حماقت و نادانی در ادوار حیات بشری، مسئله حیرت



[ صفحه 138]



آوری نبوده زیرا همیشه و در همه حال سایه جهل كم و بیش بر جوامع بشری گسترده بوده است اما آنچه كه مایه شگفتی و حیرت می باشد، وجود انسانهای دور از شرافت و افراد ناجوانمردی است كه حیات و سلامتی دیگران را مانند توپ فوتبال، با پای خود می زنند.

میان پزشكان انگل، بیش از همه آن دسته خطرناكند كه سلسله نسبت خود را هم به طبیب معروفی می رسانند.

بعضی از مردم به بیماری؛ دخالت در اموری كه از آن چیزی نمی دانند» مبتلا هستند این بیماری در میان طبقات مردم توسعه و شیوع زیادی دارد وقتی كه مردی می بیند عده ای درباره موضوعی سخن می گویند خود را داخل بیان آنها كرده، نظر می دهد و خود را متخصص آن كار معرفی می كند، با این كه خودش هم می داند كوچكترین سررشته ای از آن كار ندارد، برای او ندانستن مهم نیست چون به مرض این كار مبتلا شده و نمی تواند ساكت بماند.

یا این كه عده ای درباره شخص مریضی حرف می زنند و راجع به طولانی شدن مرض او و پزشك معالجش سخن می گویند، فورا این قبیل اشخاص، در این باره دخالت كرده حتی درباره آن شخص بدون اینكه او را ببینند و معاینه كنند نظر می دهند و خانواده مریض را برای استعمال فلان علفیات یا ادویه توصیه می كنند و می گویند من این علف ها و ادویه را برای یكی از فامیلم كه مریض بود استعمال كردم و او خوب شد و



[ صفحه 139]



و خانواده آن مریض هم یا در اثر جهالت و یا در اثر نداشتن صبر و حوصله، به دستور آن پزشك نما عمل می كنند و مریضشان پس از گذشتن چندین ساعت از استعمال آن دوا به عوض این كه شفا یابد می میرد، در این موارد جاهلانه چه كسانی مسئول مرگ این بیمار هستند؟ آیا آن شخص پزشك نما یا كسانی كه به سخنان او اعتماد و عمل كردند.

دسته ی دیگر، كسانی هستند كه درباره فراگیری این علم زحمت نكشیده اند و آنها را از پدرشان به ارث برده اند، لابد چون پدرشان و یا جدشان پزشك بوده پس خود آنها هم پزشك هستند!!! خطر این دسته بیشتر از دسته اولی می باشد، و واجب است تا با این قبیل اشخاص مبارزه شود، زیرا آنها با كمال پرروئی با جان مردم بازی می كنند، بنابراین پزشكان واقعی موظف هستند كه این قبیل اشخاص را به مردم معرفی كند و نگذارند مردم به دام آنان بیفتد همان طوری كه امام علیه السلام در پایان رساله ی خود مردم را از رجوع به این قبیل پرشك نماها منع فرموده و آنها را بدین نام كه «آنها انسانهائی هستند كه از چهارپایان هم نادان ترند و نفع و ضرر خود را تشخیص نمی دهند» معرفی فرموده است.

پایان متن رساله



[ صفحه 141]